۱۸۶۹ – تاریخچه واقعی جمعه سیاه چیست؟
اولین استفاده ثبت شده از اصطلاح “جمعه سیاه” نه برای خریدهای تعطیلات پس از شکرگزاری بلکه برای بحران مالی به کار رفت: به طور خاص، سقوط بازار طلای ایالات متحده در ۲۴ سپتامبر ۱۸۶۹٫
۱۸۶۹ – تاریخچه واقعی جمعه سیاه چیست؟
دو سرمایهدار بدنام ظالم وال استریت، جی گولد و جیم فیسک، با هم کار کردند تا آنجا که میتوانستند طلای کشور را خریداری کردند، به این امید که قیمت را به آسمان بالا ببرند و آن را برای سودهای خیرهکننده بفروشند.
در آن جمعه ماه سپتامبر، سرانجام توطئه فاش شد و بازار سهام را به سقوط آزاد کشاند و همه را از بارون های وال استریت گرفته تا کشاورزان ورشکست کرد.
۱۸۶۹ – تاریخچه واقعی جمعه سیاه چیست؟
متداولترین داستانی که در پشت سنت جمعه سیاه مربوط به خرید در روز شکرگزاری وجود دارد، آن را به خردهفروشان مرتبط میکند.
همانطور که داستان پیش میرود، پس از یک سال کامل کار با ضرر (“در قرمز”) ظاهراً فروشگاهها در روز بعد از عید شکرگزاری سود کسب میکردند (“به سیاهی رفتند”)، زیرا شهروندانی که برای تعطیلات سال نو خرید میکردند بیشتر علاقه مند بودند کالاهایی که تخفیف دارند را بخرند.
اگرچه درست است که شرکتهای خردهفروشی زمانی که حسابداری خود را انجام میدادند، زیانها را با رنگ قرمز و سودها را با رنگ سیاه ثبت میکردند، این نسخه از منشأ جمعه سیاه، داستان رسمی تایید شده – اما نادرست – پشت این سنت است.
۱۸۶۹ – تاریخچه واقعی جمعه سیاه چیست؟
در سالهای اخیر، افسانه دیگری ظاهر شده است که پیچش بسیار زشتی به سنت میدهد، و ادعا میکند که در دهه ۱۸۰۰، صاحبان مزارع جنوبی میتوانستند کارگران برده شده را با تخفیف در روز بعد از شکرگزاری بخرند.
اگرچه این نسخه از ریشههای جمعه سیاه بهطور قابلتوجهی باعث شده است که برخی خواستار تحریم تعطیلات خردهفروشی شوند، اما در واقع هیچ مبنایی ندارد.
با این حال، تاریخ واقعی پشت جمعه سیاه آنقدرها که خرده فروشان فکر می کنند آفتابی نیست.
در دهه ۱۹۵۰، پلیس در شهر فیلادلفیا از این اصطلاح برای توصیف هرج و مرجی استفاده کرد که در روز بعد از روز شکرگزاری رخ داد، زمانی که انبوهی از خریداران و گردشگران حومه شهر شنبه هر سال پیش از بازی بزرگ فوتبال ارتش و نیروی دریایی که در آن روز برگزار شد، به شهر سرازیر میشدند.
پلیس های فیلی نه تنها نمی توانند روز مرخصی را بگیرند، بلکه باید در شیفت های طولانی برای رسیدگی به شلوغی و ترافیک اضافی کار کنند.
تا سال ۱۹۶۱، «جمعه سیاه» در فیلادلفیا رواج پیدا کرد، تا جایی که بازرگانان و تقویتکنندگان شهر برای حذف مفاهیم منفی تلاش کردند تا آن را به «جمعه بزرگ» تغییر دهند.
با این حال، این اصطلاح تا مدتها بعد در سایر نقاط کشور گسترش یافت و تا سال ۱۹۸۵ در سراسر کشور رایج نبود.
با این حال، زمانی در اواخر دهه ۱۹۸۰، خرده فروشان راهی برای اختراع مجدد جمعه سیاه و تبدیل آن به چیزی پیدا کردند که به جای منفی، بر آنها و مشتریانشان منعکس شود.
نتیجه، مفهوم «قرمز تا سیاه» از تعطیلات بود که قبلاً ذکر شد، و این تصور که روز بعد از روز شکرگزاری موقعیتی بود که فروشگاههای آمریکا سرانجام به سود رسیدند.
داستان جمعه سیاه به پایان رسید و خیلی زود ریشه های تیره تر این اصطلاح در فیلادلفیا تا حد زیادی فراموش شد.
از آن زمان، سود فروش یک روزه به یک رویداد چهار روزه تبدیل شد و «تعطیلات خرده فروشی» دیگری مانند شنبه/یکشنبه مشاغل کوچک و دوشنبه سایبری را ایجاد کرد.
فروشگاهها در آن جمعه زودتر و زودتر شروع به کار کردند، و اکنون خریداران دوآتیشه میتوانند بلافاصله بعد از شام شکرگزاری خود به آنجا بروند.
نظر شما درمورد جمعه سیاه و رونق گرفتن آن در کشور ما چیست؟
منبع: www.history.com